عصر قحطی شهداء

به وبلاگ خبرگزاری شوش نیوز خوش آمديد

عضويت در وبلاگ
منوي اصلي
صفحه نخست
پست الکترونيک
آرشيو مطالب
فهرست مطالب وبلاگ
پروفایل
موضوعات
حوادث جاده ای
شوش پایتخت تمدن ایران زمین
شهر الوان
شهر شاوور
شهر حر رياحي
شهر صالح مشتط
شهر هفت تپه
شهر بهرام
فرهنگ عمومی
فرهنگ و هنر
فرهنگ و ادب
اجتماعي
حوادث غیرمترقبه
حوادث و کشف جرائم
علمي و فناوری
سياست داخلی
سياست خارجی
حوزه و دانشگاه
دين و مذهب
فلسفه و منطق
اقتصاد و صنعت
اقتصاد و کشاورزی
هدفمند سازی یارانه ها
عكس خبری
تاریخ و باستان شناسی
صنایع دستی
گردشگري
آموزش هنرهای نمایشی
آموزش روزنامه نگاری
آموزش عکاسی
آموزش موسیقی
دفاع مقدس و خاطرات
وصیت نامه شهدا’
دانيال شناسی
دعبل شناسی
احاديث و ادعیه
توصیه های امام خمینی(ره)
فرامین مقام معظم رهبری
ورزش شوش
بهداشت و سلامت
شهرستان شوشتر
شهرستان اندیمشک
شهرستان دزفول
شهرستان گتوند
شهرستان مسجدسلیمان
سرمقاله
سخن روز
اضافات

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 535
بازدید دیروز : 136
بازدید هفته : 830
بازدید ماه : 818
بازدید کل : 21266
تعداد مطالب : 398
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت
آخرین مطالب
طراح قالب

Template By: NazTarin.Com

تبلیغات

عصر قحطی شهداء

عصر قحطی شهداءتفحص

از مجموعه خاطرات گروه تفحص شهداء در فکه شوش

به گزارش شوش نیوز ؛ با کسب اجازه از بزرگان علم و ادب من از شهر شریف سیدمرتضی آوینی، و یا بهتر بگویم از شهر سید مرتضی آوینی ها و سعید یزدان پرست ها، خدمت برادرها رسیده ام. از من بی شخصیت خواسته اند که راجع به شخصیت شهید سید مرتضی آوینی صحبت کنم.

برایم مشکل است، اما تا آنجا که بتوانم در خدمتتان هستم. من شهید سید مرتضی آوینی را در سال 59 زمانی که 17 سال بیشتر نداشتم – با «حقیقت» دیدم و سال 71 با «روایت فتح» شناختم. بعد از شهادت عزیزانمان در 8 سال دفاع مقدس و رحلت جانکاه و از یاد نرفتنی امام راحلمان در سال 68، به خاطر بی مهری ها، و بی توجهی ها و کم لطفی ها و غریب بودن، و به واسطه ی از دست دادن دوستان عزیز بهتر دیدیم توی خانه بنشینیم و به کار خودمان برسیم. هر کس می آمد از صدا و سیما، از هر جای دیگر، صحبتی با آنها نمی کردم. من ابتدای مجلس به برادرها گفتم: «اگر من صحبت بکنم، بحثم نه علمایی است و نه عقلائی است؛ من بسیجی صحبت می کنم».شهید آوینی
سال 71، تقریباً برج هشت بود، درب منزل ما را زدند. یکی از دوستان سپاه خرمشهر بود. گفت: سید، یک برادری می آید با شما کار دارد. به او گفته بودند که سید صحبت نمی کند و با کسی کاری ندارد. وقتی من با شهید سید مرتضی آوینی روبرو شدم، در همان لحظه اول، آن حالت چهره ی ایشان را که دیدم، گفتم: این انسان معمولی نیست. وقتی می گفتند که جبهه دانشگاه است، بعضی از آقایان به تمسخر می گرفتند. اما من می گویم دانشگاه بود و رشته های مختلف و گرایشهای مختلف داشت ولی مدرکش را در آخرت می دهند. به فرمایش حضرت امیر علیه السلام انسان مومن باید دائماً در رنج و تعب باشد تا زمانی که به لقاء حق برسد. وقتی چهره ی سید مرتضی آوینی را دیدم، ایمان مجدد پیدا کردم که هنوز همه ی انسانهای مؤمن و حق طلب نمرده اند، و یک عده ای از انسانها متوجه قضایا هستند. آن نامردمانی که بعد از رحلت حضرت امام(س) حمله آوردند به ساحت مقدس ولایت امر، آنها فکر می کنند که خیلی خوب می فهمند، اصلاً شهید سید مرتضی آوینی به شهادت رسید که حقانیت ولایت حضرت آیة اله العظمی امام خامنه ای را ثابت بکند. من این را می گویم و به آن اعتقاد دارم. یکی از خبرنگاران رادیو در مسجد ارک به من گفت: سید وقتی در روایت فتح صحبت می کردی، دلت پر از درد بود و صحبت کردنت یک حالتی داشت. گفتم: شما هم اگر همه دوستانت را، امامت را از دست داده بودی، دلت دردمند بود، اگر هم یک گوشه اش خالی از درد بود، شهید سید مرتضی آوینی آن را پر کرد.

شهید آوینی هنگام ضبط برنامه در خرمشهر وقتی راجع به شهادت صحبت می کردیم بی اختیار اشک می ریخت. آوینیاین حالت یک آدم عادی نیست، باید به یک جایی رسیده باشد. به سید گفتم دیگر اشک توی چشمهایمان نمانده، ما شرمنده می شویم نمی توانیم برای شهادت بچه هایمان گریه کنیم، با حالت خاصش حیا می کرد و اشکهایش را از پشت عینک با دستانش پاک می کرد. می گفت سید صحبت بکن – وقتی از شهادت بچه ها صحبت می کردیم می گفت سید! بگو، این مظلومیت را باید رساند (گریه حضار) مظلومیتی که خودش نهایتاً در عصر قحطی شهادت پرچم دارش بود. خوشا به سعادتت سید. اینقدر اصرار کردی تا شهردار شهری در آسمان شدی! این مظلومیت شیعه را می رساند. سید مرتضی شیعه ی آگاهی بود که در بتخانه ها قد علم می کرد.

در این تعطیلات که همه سرگرم خوشی با خانواده بودیم، آمد جبهه، آمد آنجا که جایگاهش بود. ساعت 10 شب بود که در زدند، دیدم سید است، گفت: سید آمده ام تو را ببینم، روحیه بگیریم. خدایا این چه بود. این چشمان زیبا چه می گفت؟ ما متوجه نبودیم. با برادران گروه روایت فتح آمده بود. و اینها که بسیجیان مظلوم این مملکتند و با مظلومیت دارند این کار را انجام می دهند، از صادق ترین نیروهایی هستند که دلشان برای تک تک دردمندان بسیجی می سوزد. گفت: سید می خواهیم به فکه برویم. گفتم: آخه مرد، توی تعطیلات!؟

گفت: سید ما این حرفها را نداریم. ما آن چیزی را که در جنگ کشیدیم، مظلومیتی که مردم ما متحمل شدند، اسارتی که مردم ما کشیدند، بدبختیهایی را که بسیجیان تحمل کردند، دردهایی که امام و مسئولین نظام کشیدند، نتوانستیم بیان کنیم. ما باید این حقایق مدفون در خاکها را پیدا بکنیم و در این راه آنقدر تلاش می کرد که من متعجب مانده بودم هنگامی که اذن آمد، او هم رفت و به شهادت رسید.

و من از برادران می خواهم که ما را در خوزستان رها نکنید. آنجا که خون این عزیزان ریخته شده است. سید را بردم منزل خانواده ای که دو تا از پسرهای رزمنده اش و همسر و دخترش شهید شده بودند. از همان لحظه ای که چهره ی پدر این چند شهید را دید تا لحظه ای که ما بلند شدیم برای رفتن گریه می کرد. آن پیرمرد چند کلام که صحبت کرد سید از خود بیخود شد، با اینکه آن خانواده را نمی شناخت ولی به قول فرمایش برادرها روحش با روح شهدا و با خط ولایت هماهنگی داشت. هنرمندی بود که در جبهه و جنگ پرچم دفاع از ولایت فقیه را بر دوش داشت و تا به خون خود آغشته اش نکرد آن را زمین نگذاشت و داریم برادرهایی که این پرچم را بر زمین نگذارند و حقانیت و مظلومیت ولایت فقیه و بچه های بسیج و مردم حزب الله را به تصویر بکشند. سید مرتضی بعد از دیدار با پدر شهید گفت: سید من اصلاً حال ندارم، این دیدار حال را خراب کرد و من نتوانستم دیشب استراحت بکنم.

همسر ایشان زمانی که پیکرش را به خاک می سپردند چند کلام بیشتر نگفت و چه زیبا گفت که: من دوست دارم اگر عمری داشته باشم دنیا را از چشمهای شهید سید مرتضی آوینی ببینم. چرا که نگاه او حقیقت بود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

سید صالح موسوی

منبع: کتاب راز خون


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[+] نوشته شده توسط عباس کرم الهی در سه شنبه 2 فروردين 1390برچسب:""عصر قحطی"" شهداء"", در ساعت 9:51 | |

درباره وبلاگ

به سایت شوش نیوز خوش آمدید
آرشيو
ارديبهشت 1390
فروردين 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
اسفند 1385
فروردين 1385
بهمن 1384
آمار
روز بخير كاربر مهمان!
آمار بازديدها:
افراد آنلاين:
تعداد بازديدها:

مدير سایت :
عباس کرم الهی
لينكستان
خبرگزاری افق شوش
عاشورائیان
سینما فارس
هواشناسي شوش
وب سايت دكتر علي شريعتي
پايگاه خبري لرنا
دسته ورزشی بهمن شهرستان شوش
خوزنیوز
گروه تئاتر انديشه شهرستان شوش
ایمیل فارسی
سایت جهانی العالم
استانداری خوزستان
سایت استاد شهید مرتضی مطهری
وب سایت دکتر محمدباقر قالیباف
سایت شخصی استاد محمدرضا شجریان
سایت شخصی دکتر محمد اصفهانی
تک سرا بزرگترین فروشگاه مجازی در ایران
پايگاه انتيرنتيي داريوش پارسا
طراحی و تولید نرم افزارهای کامپیوتر و وب سایت های مدارس و شرکت ها
خبرگزاری شوش فردا
سامانه قرض الحسنه ازدواج
جویندگان کار
وبلاگ شخصي حسن هژبري
آموزش کسب درآمد و جدیدترین برنامه ها
سلامت نیوز
سایت رسمی سیدجاسم ساعدی
پایگاه اینترنتی داریوش پارسا
دژپل
وبلاگ مشاور جوان فرماندارشوش
خبرگزاری شوش نو
سایت نماز
وب سایت بنیادشهید شوش
مرکزخدمات حوزه های علمیه
شهداي سرزمين پاك ايران
خبرگزاری شبستان
خبرگزاری قرآن
خبرگزاری قرآن ایران
روزنامه نگار مستقل شوش
پایگاه گروه نمایش اندیشه شوش
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شوش نیوز و آدرس shushnews.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

زیباترین سایت ایرانی

جدید ترین سایت عکس

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

وبلاگ دهی LoxBlog.Com


لينكدوني

خط مشی خبرگزاری شوش نیوز
مدیران خبرگزاری شوش نیوز
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

آرشيو پيوندهاي روزانه


CopyRight| 2009 , shushnews.LoxBlog.com , All Rights Reserved
Powered By Blogfa | Template By: LoxBlog.Com