در تقویم ایرانِ باستان هفته وجود نداشت و ماه 30 روز بود و هر یک از روزها نامی ویژه داشت . در هر ماه روزی که همنامِ همان ماه بود ، جشن و شادی برگزار می شد و ایرانیان آن روز را به نیایشِ پروردگارِ یکتا می پرداختند .
برای مثال : آذر روز در آذر ماه جشنِ آذران ؛ آبان روز از ماه آبان جشن آبانگان و .... در میان جشن های پر تعداد ایرانیان ؛ 2 جشن از همه مهم تر بود ، یکی نوروز و دیگری مهرگان . مهرگان در روز 16 مهر از جایگاهی خاص برخوردار بوده است همان گونه که نوروز ، پیش درآمدِ بهار و همراه با سرسبزی و رفتن زمستان محسوب می شود ؛ مهرگان در نیمه ی دوم سال به معنای سپری شدنِ گرمای سوزانِ تابستان و آمدنِ هوای معتدلِ پائیزی می باشد .
در پیدایشِ مهرگان روایت های متعددی آمده است . از جمله در آثار الباقیه ی بیرونی آمده است که : سببِ این عید آن است که فرشته گان به یاری فریدون آمدند و فریدون به وسیله ی کاوه بر ضحاک بیور اسب ظفر یافت و او را دربندکرد و در کوه دماوند زندانی کرد و مردم از شرِ او ایمن شدند و این روزرا عید می دانستند ......
مراسم مهرگان :
جشنِ مهرگان در روزگار گذشته با شکوهی خاص برگزار می شد . در این جشن ، رسم بر این بود که مردم به یک دیگر و به پادشاه هدیه می فرستادند . در این روز همه به حضور پادشاه می رسیدند و مردمی که از یک دیگر شکایت داشتند ، از بیمِ آن که مبادا شکایتِ شان پیشِ پادشاه برده شود با یک دیگر آشتی می کردند . این جشن همانند نوروز با یورشِ اعراب از میان رفت و حتی در دورانِ خلفای عباسی و غزنویان با شکوهِ تمام میانِ ایرانیان برگزار می شد . در این روز ایرانیان لباس نو بر تن می کردند ، سفره را از غذای سنتیِ ایرانی به ویژه مرغِ پرشده از مواد غذایی می آراستند . علاوه بر این ، کتابِ مقدس ـ آیینه ـ سرمه دان ـ شربت ـ شیرینی ـ میوه به ویژه انار و سیب و گل های رنگاررنگ را بـر روی سفره می چیدند و کناره های سفره را با آویشنِ خشک و میخک تزئین می کردند .
ابوریحان بیرونی در « آثار الباقیه» راجع به جشن تیرگان این گونه می نویسد ؛ « پس از آن که افراسیاب به منوچهر غلبه کرد و او را در طبرستان محاصره کرد ، قرار بر این شد که حدود مرز ایران و توران بــا پرش و
خط سیر تیری معین شود . در این هنگام فرشته «سپندارمذ» حاضر شد و امر کرد تا تیر و کمانی چنان که در اوستا بیان شده بر گزینند . آن گاه آرش برهنه شده و بدن خویش را به حاضران نشان داد و گفت : ای پادشاه ، ای مردم ، به بدنم بنگرید ، مرا زخمی و مرضی نیست ، ولی یقین دارم که پس از انداختن تــیــر ، پاره پاره شده ، فدای شما ایرانیان خواهم شد . پس از آن دست به چله ی کمانی برد و به قوت و نیروی خداداد ، تیر را از شست رها و خود جان به جان آفرین تسلیم کرد . »
گویند از جایی که تیر پرتاب شد ( کوی دماوند ) تا جایی که به زمین فرو نشست ( درخت گردویی کنار رود جیحون) هزار فرسنگ فاصله بود و افراسیاب به همین مقدار زمین با هم صلح کردند و آن نقطه ی مرز ایران و توران شناخته شد و این قضایا در روز تیرگان حادث شد .
4 ـ جشن مهرگان :
همان گونه که پیش تر گفته شد در روزی که موسوم ربع روز « مهر ایزد » است ، نامِ ماه با نام روز یکی است ، از این جهت در گذشته نیاکانِ ما و امروزه زرتشتیانِ ایرانی این روز را گرامی داشته و می دارند .
در کتابِ مقدس اوستا و در کتیبه های هخامنشی ، نام « مهر » را « مبثر » و در سانسکریت « میترا» و در زبان پهلوی « میتر» آورده اند و در فارسیِ امروزه ، آن را مهر می گوییم که به معنی دوستی ، محبت و پیمان است . مهر در دینِ زرتشت دارای مقامِ ارجمندی بوده و نیز نام یکی از فرشته گان است . هم چنین اغلب آتشکده ها را نیز در عهد باستان ، به نامِ « مهر » می خوانده اند
5 ـ جشن سده :
در پایان روز دهم بهمن ماه که با نام « آبان روز » نامیده می شود ، جشنِ سده برپا می شود و شکوه و جلال این جشن بر پایه ی « افروختن آتش » است . ایرانیانِ قدیم ، سال را به دو قسمت تقسیم کی کردند و به هر کدام یک چهره می گفتند . چهره می گفتند . چهره ی اول ( تابستان) از فروردین تا آخر مهر یعنی 7 ماه و چهره ی دوم ( زمستان ) از اول آبان تا آخر اسفند یعنی 5 ماه و روزه جشن مصادف است با 100 روز پس از پایان تابستان و 55 شبانه روز مانده به نوروز .ایرانیان نخستین بار آتش را در تلاشِ زندگی یافته اند ، آن چنان که هوشنگ ، شاه پیشدادی که روزی با همراهانِ خویش به شکار می رفته بر سر راهِ خود ماری دیده و برای دفاع از خود سنگی پرتاب کرده که بر اثر برخوردِ آن سنگ با سنگی دیگر آتش به پا خاست که خار و خاشاکِ اطراف را شعله ور کرد و به دین سان هوشنگ شاه دستور داد از آن سال به مناسبت آشکار شدن این نعمتِ خدادادی بر انسان و تأثیری که در جهتِ رفاه و تمدنِ بشری بر جای نهاد ، جشنِ سده به عنوان جشنِ پیدایشِ آتش با شکوه هرچه تمام تر برگزار شود . جشن سده بــا تــوجــه به اهمیت و قداستی که داشته ، امروزه نیز در میانِ زرتشتانِ ایرانی با شکوه و جلالِ گذشته برپا می شود و در برخی شهرها نظیرِ یزد و کرمان حتی بسیاری از ایرانیان غیر زرتشتی نیز در مراسمِ آن شرکت می کنند و بدین سان مفهومِ احترام به آتش نزدِ ایرانیان به معنای پرستشِ آن (آن گونه که مغرضان القا می کنند نیست ) بلکه نزد ایرانیان سمبلی از وجودِ خداوند است کــه همواره پاک می کند و آلوده نمی شود و جنبشِ همیشه گی و حرکتِ رو به بالای آن ، الهام دهنده ی انسان برای لزومِ حرکت و تکاپوی به سوی خدای یگانه و بی همتا است .
فرجام سخن :
با مطالعه و ژرف نگری در فرهنگِ کهنِ 10 هزار ساله ی ایرانی در می یابیم با وجود عیدها و جشن های فراوان میان ایرانیان در گذشته ، ایامِ سوگ ـ ماتم ـ شیون و مویه در این سرزمین وجود نداشته است . بر اساسِ مبانیِ آموزه های زرتشت ، نیک اندیشی پایه ی زندگیِ انسانی درست بوده و لازمه ی آن ، اندیشه ی نیک ، تن و روان سالم و کارآمد است . جسم و روح آسایش نمی یابد مگر با زندگیِ درست که در آن کار ، استراحت ، عبادت و تفریح با یک برنامه ریزی صحیح و به موقع صورت می پذیرد و هر یک در فرهنگ ایرانی از جایگاهِ خاص و ارزشِ جدتگانه ای برخوردار است .
ایران کشوری است با فرهنگ دیرپای 10 هزار ساله که در طولِ این تاریخِ کهن ، آداب ، رسوم ، سنت ها و زبانِ هویتی مستقل را برای ایرانیان شکل داده اند . جشن های باستانی نیز در همین چارچوب ، یادرگارهای انکارناپذیرِ نیاکانِ ما هستند که هم اکنون زرتشتیان ایرانی همواره آن را زنده نگاه داشته اند و امید است با تلاشِ مسئولان ، همه ی ایرانیان بتوانند از این آیین ها برای وفاق هرچه بیشترِ ملی بهره گیرند .
بی تردید آداب ، رسوم و فرهنگِ یک کشور به عنوانِ عامل ، مشخصه ی هویتِ ملی و متمایز کننده ی باورهای یک قوم از اقوام دیگر ، از اهمیت زیادی برخوردار است . در تاریخِ ایران ، مشهده می کنیم هرگاه بیگانه گان سرزمینِ ما را به اشغالِ خود درآورده اند ، بر ای استیلای کاملِ خود کمر همت به نابود کردن فرهنگ ، آداب و رسومِ ایراینان بسته اند ، همان گونه که « ابن قطیبه ، حکمران عرب » پس از اشغالِ « ورارود» ( که ماورالنهر نامیده می شود ) دستورِ قتلِ تمامیِ اندیشمندان و تاریخ دانان و نابودی کتاب های علمی و دینی ایران را داد و در سراسر ایرانِ بزرگ تا 2 سده هیچ کس اجازه ی برپایی مراسم ملی و سخن گفتنِ فارسی را نداشت . ایرانیان برای رهایی از نوعِ فرهنگِ عربی و احیای فرهنگ ایرانی ، نهضت « شعوبیه» را تشکیل دادند و بعدها با قدرت گیری سلسله ی ایرانی زیاریان ، مرداویز زیاری ( که اعراب او را مرداویج می نامیدند ) بر ای احیای فرهنگ ملیِ نیاکانمان دستور داد تا هیچ فردی در قلمرو ایران جز فارسی سخن نگوید و پس از اعلام ، اصفهان به عنوان پایتخت رسمی ایران ، دستور داد جشن های ملی ایران از جمله نوروز ـ مهرگان و سده با نهایت شکوه احیا شود که در راستای همین هدف به دستور مرداویز پس از سال ها مراسم جشن سده زمستان 323هـ . ق در اصفهان با شکوه تمام به انجام رسید . این مراسم تاریخی که با بر افروختن آتش انبوه در دو سوی زاینده رود صورت گرفت به قدری گسترده بود که آتش آن از 7 فرسنگی قابل رؤیت بود .
در ظرفی از آب ، گیاهِ خوش بوی آویشن ، چند سکه ی نقره و چند عدد سنجد ، بادام و پسته می ریختند و به همراه شمع فروزان ، اسپند و کندر بر آتش می سوزاندند و هنگام ظهر با بزرگانِ خانه دعا می خواندند .
جشن های ملی ایرانیان :
مهم ترین جشن هایی که ایرانیان در طولِ سال برگزار می کردند عبارت بودند از : « جشنِ عید نوروز » ـ« جشن ششم فروردین » ـ « جشن گهنبار » ـ « جشن تیرگان » ـ « جشن مهرگان » ـ « جشن یلدا » و « جشن سده » . این جشن ها به عنوان نمادهایی میهنی بر پایه ی گردشِ سالِ خورشیدی و تغییراتِ فصولِ چهارگانه و منطبق بر رخدادهای تاریخی و اساطیریِ ایرانی برپا می شد ، از سوی دیگر ، شادی در جشن های ایرانیان به عنوان نعمتی خداداد تلقی می شد ، که بر اساسِ دایوش کبیر در کتیبه ی بیستون چنین نگاشته است : « اهورامزدا را سپاس می گوئیم که جهان را آفرید ، شادی را آفرید و شادی را برای مردمان آفرید . » به اختصار ، مناسبت ترین جشن های ایرانیان باستان را شرح می دهیم :
1 ـ جشن نوروز :
بر اساسِ نوروزنامه ، عمر خیام نیشابوری « سببِ نان نهادنِ نوروز آن بوده است که آفتاب در هر 365 روز ربعی به اول دقیقه ی حمل یا اعتدالِ بهاری باز آید و چون جمشیدشاه از آن آگاهی یافت ، آن را نوروز نام نهاد . » این جشن چنان که از نامش پیداست ، در روزِ نو از ماهِ اول سال است . بر اساسِ باورِ ایرانیان ، فروردین ماه متعلق به فروهرها(ارواح) پاکان می باشد که برای دیدارِ کسانِ خود به زمین می آیند و بعد از مدتی توقف به جای خود باز می گردند ، به همین دلیل شبِ نوروز ، برای فرخندگی آمدنِ این مهمانان آتش روشن می کردند و به نامِ هفت امشا سپندان ، هفت سین می چیدند .
2 ـ جشن ششم فروردین :
روز ششم فروردین که « خورداد» نام دارد ، روز تولد و برگزیده شدنِ « آشو زرتشت اسپیتمان » است . در این روز نیز جشن باشکوهی برگزار می شده که در آن پادشاه و مردم حضور داشته و شادی می کرده اند .
3 ـ جشن تیرگان :
این جشنِ مقدس در زمان قدیم نزد ایرانیان شکوه و جلال زیادی داشته و خوشبختانه امروز هم از سوی زرتشتیانِ ایرانی زنده نگاه داشته شده است .
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شوش نیوز و آدرس shushnews.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.